شهید صیاد شیرازی که بود؟ از میدان جنگ تا ترور در تهران
شهید صیاد شیرازی که بود؟ از میدان جنگ تا ترور در تهران
نام شهید صیاد شیرازی، برای بسیاری از مردم ایران یادآور روزهای تلخ و پرافتخار دفاع مقدس است؛ روزهایی که ایران تحت شدیدترین حملات نظامی از سوی ارتش صدام حسین قرار داشت و فرماندهانی مثل صیاد، در خط مقدم جبهه، نقشی کلیدی در دفاع از کشور ایفا کردند.
او تنها یک نظامی حرفهای نبود؛ بلکه نماد وحدت ارتش و سپاه در سالهای جنگ و چهرهای خوشنام میان بدنه مذهبی نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد. ترور او در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان مجاهدین خلق، نه تنها یک فرمانده نظامی را از میان برداشت، بلکه نشانهای از تداوم دشمنی با نمادهای مقاومت داخلی بود.
در این مقاله، زندگی و میراث صیاد شیرازی را از آغاز تا شهادت مرور میکنیم؛ از کلاسهای دانشکده افسری تا روزی که در خیابان، هدف گلوله قرار گرفت.
تولد، تحصیلات و ورود به ارتش
علی صیاد شیرازی در چهارم خردادماه ۱۳۲۳ در روستای کبودگنبد از توابع شهرستان درهشهر در استان ایلام به دنیا آمد. خانواده او بهدلیل شغل پدر که در ارتش خدمت میکرد، بارها بین شهرهای مختلف جابهجا شدند. دوران کودکی و نوجوانی او بیشتر در شهرهای شمال خوزستان و اصفهان گذشت.
او پس از پایان دبیرستان، با علاقهای که به علوم نظامی داشت، در سال ۱۳۴۰ وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران شد. در دوران تحصیل نظامی، بهدلیل انضباط، دیسیپلین بالا، و عملکرد آموزشی، همواره جزو دانشجویان ممتاز به حساب میآمد.
ویکی پدیا : علی صیاد شیرازی که بود و چه کرد – زندگی نامه
با وجود اینکه ارتش در آن دوران عمدتاً تحت تأثیر آموزههای غربی اداره میشد، صیاد شیرازی از همان سالها به ارزشهای اسلامی و اخلاقی پایبند بود. او از نظر شخصیتی، فردی متعهد، مذهبی و اهل مطالعه بود و این ویژگیها باعث شد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بهجای کنار گذاشته شدن، بهعنوان یکی از نیروهای وفادار به انقلاب باقی بماند.
پس از انقلاب، بسیاری از افسران ارتش پاکسازی شدند، اما صیاد به دلیل منش مذهبی، تعهد به نظام نوپای جمهوری اسلامی، و توانایی نظامی بالا، نهتنها در ارتش باقی ماند، بلکه به سرعت ارتقا یافت و به یکی از فرماندهان اصلی ارتش در دوران دفاع مقدس تبدیل شد.
نقشآفرینی پس از انقلاب؛
ارتشداری در دوران بیثباتی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، ارتش شاهنشاهی ایران با بحران مشروعیت و ریزش شدید نیرو مواجه شد. بسیاری از افسران بلندپایه یا فرار کردند، یا بازنشسته و برخی نیز دستگیر و اعدام شدند. در چنین فضایی، آینده ارتش در هالهای از ابهام قرار داشت. برخی از جریانهای انقلابی حتی خواستار انحلال ارتش بودند.
اما صیاد شیرازی در همین دوران بحرانی، با حفظ تعهد انقلابی و پایبندی به انضباط نظامی، به یکی از چهرههای محوری ارتش نوین جمهوری اسلامی تبدیل شد. او بهدلیل اعتقادات مذهبیاش، از سوی نیروهای انقلابی پذیرفته شد و به عنوان پلی میان ارتش سنتی و نظام جدید عمل کرد.
در سال ۱۳۵۸، او بهعنوان فرمانده عملیات ضد شورش در کردستان انتخاب شد؛ منطقهای که درگیر ناامنی و شورشهای مسلحانه بود. صیاد در این مأموریت با قاطعیت و در عین حال با رعایت اصول انسانی و اخلاقی، توانست مناطق زیادی را تثبیت کند. عملکرد او در این مقطع، اعتماد مقامات عالیرتبه مانند شهید دکتر بهشتی و آیتالله خامنهای را بهدنبال داشت.
در سال ۱۳۶۰ و با آغاز جنگ ایران و عراق، صیاد شیرازی به سمت فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد؛ سمتی که او را در مرکز تصمیمگیریهای کلان نظامی کشور قرار داد.
صیاد شیرازی در دفاع مقدس؛
فرمانده میدانهای سرنوشتساز
در دوران دفاع مقدس (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷)، نقش صیاد شیرازی در فرماندهی میدانی و طراحی عملیاتهای بزرگ و پیچیده، حیاتی و بیبدیل بود. او با ایجاد هماهنگی بیسابقه بین ارتش و سپاه پاسداران، الگویی نو از فرماندهی مشترک را ارائه داد که در نهایت، نتایج بزرگی برای ایران در پی داشت.
از جمله مهمترین عملیاتهایی که صیاد شیرازی در آنها نقشی کلیدی ایفا کرد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
عملیات بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر): شاید مهمترین نقطه عطف در کارنامه نظامی او. صیاد، با هماهنگی نزدیک با محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه)، در طراحی و اجرای این عملیات تاریخی نقش محوری داشت. آزادسازی خرمشهر، نماد پیروزی اراده ایرانی در برابر تجاوز خارجی شد.
-
عملیات والفجر ۸ (فتح فاو): این عملیات پیچیده و جسورانه با عبور از اروندرود، یکی از نمونههای بارز هماهنگی اطلاعاتی و عملیاتی بین ارتش و سپاه بود. صیاد شیرازی، نقش مهمی در پشتیبانی و هدایت نیروهای ارتش در این عملیات ایفا کرد.
-
عملیات کربلای ۵ و ۶: در این عملیاتها نیز صیاد، مسئولیت سازماندهی و فرماندهی بخشی از نیروهای زمینی ارتش را بر عهده داشت.
سبک فرماندهی او بر پایه نظم، اخلاق، شجاعت فردی و روحیه معنوی بنا شده بود. برخلاف برخی فرماندهان سنتی، صیاد در خط مقدم حاضر میشد، با سربازانش نماز میخواند، در کنارشان میجنگید و با لحنی ساده و صمیمی صحبت میکرد. همین رفتارها او را به فرماندهای محبوب، هم نزد نیروهای ارتشی و هم در میان بدنه سپاه تبدیل کرد.
تعامل با سپاه؛
وقتی ارتش و سپاه متحد شدند
یکی از برجستهترین ویژگیهای شهید صیاد شیرازی، تواناییاش در ایجاد هماهنگی واقعی میان ارتش و سپاه پاسداران بود. در روزگاری که هنوز برخی سوءظنها و رقابتهای سازمانی بین این دو نهاد نظامی وجود داشت، صیاد با منش اخلاقمحور، نگاه استراتژیک و روحیه انقلابیاش، نقش یک واسطه مؤثر را ایفا کرد.
در بسیاری از عملیاتهای مهم، او مستقیماً با فرماندهان سپاه مانند محسن رضایی، علی شمخانی و یحیی رحیم صفوی در تعامل نزدیک بود. آنها بارها در مصاحبههای خود به تأثیر صیاد در یکپارچهسازی عملیاتها و بالا بردن روحیه نیروها اشاره کردهاند.
به گفته سردار سرلشکر یحیی رحیم صفوی در مراسمی به مناسبت سالگرد شهادت صیاد:
«صیاد شیرازی نه فقط یک فرمانده ارتشی، بلکه یک انقلابی واقعی بود که میخواست ارتش و سپاه با هم یکی شوند؛ او همیشه از جبهه مشترک حرف میزد، نه جبهه جدا.»
این هماهنگی در عمل نیز دیده شد؛ بهطور مثال در عملیات والفجر ۸، ارتش و سپاه برای اولینبار تحت یک فرماندهی واحد عمل کردند. صیاد نقش راهبردی در طراحی بخش زمینی این عملیات بر عهده داشت. این سطح از هماهنگی نظامی، یکی از عوامل اصلی موفقیت در جنگ بود.
همین تلاشها باعث شد که او نهتنها در میان ارتشیها، بلکه در دل بسیاری از نیروهای سپاه نیز جایگاه و محبوبیت خاصی پیدا کند؛ مسئلهای که بعدها در شهادت او و واکنشهای بهوجود آمده بهوضوح دیده شد.
شهادت و ترور صیاد شیرازی؛
جزئیات یک روز تلخ
صبح روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۸، ساعت حدود ۶:۴۵، صیاد شیرازی مانند همیشه از خانهاش واقع در محله ارتش تهران خارج شد تا به محل کار خود برود. اما در همان لحظه، یک مرد مسلح که خود را بهصورت رفتگر شهرداری درآورده بود، از کمین خارج شد و پنج گلوله از فاصله نزدیک به سمت او شلیک کرد.
صیاد در همان لحظه اول هدف گلولهها قرار گرفت و در برابر چشمان خانوادهاش به زمین افتاد. تیم پزشکی و امنیتی سریعاً وارد عمل شدند، اما تلاشها بینتیجه ماند و او در همان صبح به شهادت رسید.
عامل ترور، فردی بهنام زهره قائمی از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود که بهدستور مستقیم این سازمان و با طراحی دقیق، مأمور اجرای این عملیات شده بود. ترور صیاد یکی از پیچیدهترین ترورهای برنامهریزیشده در دوران بعد از جنگ بود و واکنشهای گستردهای در داخل و خارج از کشور بهدنبال داشت.
رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای بلافاصله پس از شهادت صیاد شیرازی، پیام تسلیت رسمی صادر کردند و در بخشی از پیام خود نوشتند:
«صیاد شیرازی عزیز، شهید بزرگ اسلام و فرزند وفادار انقلاب بود که در طول سالیان، هم در میدان جنگ و هم در سنگر ارزشهای دینی و انقلابی، استوار و نستوه ایستاد… شهادت، پاداش طبیعی مردان خداست.»
جایگاه و میراث شهید صیاد شیرازی در جمهوری اسلامی
صیاد شیرازی نهتنها در زمان حیاتش یک فرمانده نظامی مؤثر بود، بلکه پس از شهادت نیز به یک نماد ماندگار از ایمان، انضباط، وطندوستی و وحدت ملی تبدیل شد.
در فضای سیاسی و نظامی کشور، او بهعنوان الگویی از یک ارتشی انقلابی و متعهد به ولایت فقیه شناخته میشود؛ الگویی که هم توسط رهبران نظامی ارتش و هم سپاه ستایش شده و همواره در مراسمها و کلاسهای آموزشی نظامی مورد توجه قرار میگیرد.
از جمله نشانههای ماندگاری میراث او میتوان به این موارد اشاره کرد:
-
نامگذاری خیابانها، بزرگراهها و مراکز آموزشی نظامی به نام «شهید صیاد شیرازی»
-
ساخت مستندها، کتابها و فیلمهایی درباره زندگی او (مانند مستند «صیاد دلها»)
-
قرار گرفتن تصویر او در کنار چهرههایی چون شهید باکری و شهید همت، بهعنوان نمادهای وحدت ارتش و سپاه
-
گرامیداشت رسمی سالانه در ۲۱ فروردین، روز شهادت او، با حضور فرماندهان ارشد نظامی
از نظر اجتماعی و فرهنگی، صیاد شیرازی در حافظه عمومی بهعنوان «فرماندهای که سرباز ماند» شناخته میشود؛ کسی که هیچگاه خود را فراتر از نیروهایش ندانست و با همان لباس خاکی ارتشی تا آخر ایستاد.
چرا هنوز از صیاد میگوییم؟
در تاریخ معاصر ایران، فرماندهان زیادی آمدند و رفتند، اما معدود کسانی مثل شهید علی صیاد شیرازی توانستند فراتر از لباس و درجه، در دل مردم و حافظه تاریخی کشور جا بگیرند.
او هم ارتشی بود، هم انقلابی. هم فرمانده بود، هم سرباز. هم اهل تدبیر بود، هم اهل میدان. از همان روزهای نخست انقلاب تا روز شهادت، صیاد نماینده نسلی بود که بهجای شعار، با عمل و اخلاق، امنیت را معنا کردند.
امروز، در جهانی که وفاداری و وحدت روزبهروز دشوارتر میشود، بازخوانی زندگی شهید صیاد شیرازی میتواند برای نسل جدید، درسهایی از صداقت، تعهد، فداکاری و مدیریت در بحران به همراه داشته باشد.
همین است که هر ساله، نامش زندهتر از قبل شنیده میشود؛ چه در مراسمهای رسمی، چه در خاطرات مردمی که هنوز او را «صیاد دلها» مینامند.
در جیبی مگز بخوانید : محمدجواد محقق یزدی کیست و چرا خلع لباس شد؟ + واکنشها