بررسی دلایل سقوط لیبی و قذافی به دست امریکا: آیا سیاستهای آمریکا قابل اعتماد بودند؟
بررسی دلایل سقوط لیبی و قذافی به دست امریکا: آیا سیاستهای آمریکا قابل اعتماد بودند؟
معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی، در طول حکومت خود بسیاری از تصمیمات جنجالی اتخاذ کرد که باعث شد روابط پیچیدهای با کشورهای غربی، بهویژه آمریکا، شکل بگیرد. در میان این تصمیمات، مهمترین اقدام او در سال ۲۰۰۳ بود که به موجب آن برنامه هستهای لیبی را متوقف کرده و مواد هستهای و تجهیزات مربوطه را به آمریکا و سازمان بینالمللی انرژی اتمی تحویل داد.

عکس از خبرگذاری مهر
این اقدام بهطور گسترده بهعنوان گامی مثبت در جهت بهبود روابط با غرب و کاهش تنشها تلقی شد. اما با وجود این همکاریها، آمریکا در نهایت به حمله نظامی به لیبی و سرنگونی لیبی ادامه داد. در این مقاله، به بررسی دلایل این اقدام آمریکا و تحلیل آن خواهیم پرداخت تا به نتیجهگیری برسیم که آیا سیاستهای آمریکا در قبال قذافی قابل اعتماد بودند یا خیر.
۱. قذافی و توقف برنامه هستهای:
معمر قذافی در سال ۲۰۰۳ با هدف بهبود روابط خود با غرب و بهویژه آمریکا، برنامه هستهای لیبی را متوقف کرد.
او بهطور رسمی اعلام کرد که قصد ندارد به دنبال تولید سلاح هستهای باشد و آماده است تا تمام مواد هستهای خود را تحت نظارت بینالمللی به سازمانهای جهانی تحویل دهد. این تصمیم باعث شد که بسیاری از تحلیلگران آن را گامی مثبت در جهت بازسازی روابط لیبی با غرب تلقی کنند. از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز با تأکید بر لزوم کنترل برنامه هستهای کشورهای خاورمیانه، این اقدام را بهعنوان نشانهای از همکاری قذافی با جامعه جهانی ارزیابی کردند.
۲. ادامه تنشها و عدم اعتماد آمریکا:

عکس از تابناک
اگرچه قذافی برنامه هستهای خود را متوقف کرده بود، اما روابط او با کشورهای غربی بهویژه آمریکا همچنان دچار تنش بود. آمریکا بهدلیل سیاستهای قذافی در حمایت از گروههای شبهنظامی و مخالفان غرب در خاورمیانه و شمال آفریقا، همچنان این کشور را تهدیدی برای امنیت خود میدید. در این دوران، قذافی در کنار چالشهای داخلی خود، همچنان به حمایت از جنبشهای ضد غربی ادامه میداد که باعث شد نگرانیهای آمریکا از تهدیدات منطقهای همچنان باقی بماند.
۳. حملات نظامی آمریکا و تغییر سیاستهای جهانی:
پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و تغییرات در سیاستهای خارجی آمریکا، واشنگتن تمرکز بیشتری بر مبارزه با تروریسم و گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و شمال آفریقا داشت. قذافی که در دوران بعد از ۱۱ سپتامبر همچنان درگیر حمایت از گروههای شبهنظامی بود، برای آمریکا به تهدیدی جدی تبدیل شد. پس از این تغییرات در سیاستهای آمریکا، قذافی دیگر نتوانست روابط خود را بهبود بخشد و همچنان بهعنوان یک تهدید امنیتی در نظر گرفته میشد.
۴. لیبی و سقوط قذافی:
در نهایت، در سال ۲۰۱۱ و پس از آغاز اعتراضات مردمی در لیبی، آمریکا و دیگر کشورهای غربی وارد عمل شدند و با حمایت از مخالفان قذافی، عملیات نظامی علیه رژیم او آغاز کردند. در این شرایط، حتی با وجود همکاری قذافی در توقف برنامه هستهای و تحویل مواد هستهای، آمریکا به هیچوجه از تغییر سیاستهای خود دست نکشید. در نتیجه، قذافی در سال ۲۰۱۱ بهطور کامل سرنگون شد و حکومتش فروپاشید.
در نهایت
تحلیل وقایع مرتبط با سقوط قذافی نشان میدهد که سیاستهای آمریکا در قبال لیبی و معمر قذافی غیرقابل اعتماد بودند.
اگرچه قذافی بهطور رسمی برنامه هستهای خود را متوقف کرد و بهطور مؤثر به تعهدات خود عمل نمود، اما در نهایت آمریکا به حمله نظامی برای سرنگونی لیبی ادامه داد. این مسئله نشان میدهد که در سیاستهای جهانی و بهویژه در روابط بینالمللی با آمریکا، همکاری در یک حوزه خاص (مانند برنامه هستهای) نمیتواند تضمینی برای عدم مداخله در دیگر حوزهها باشد.
آمریکا با وجود همکاری قذافی، بهطور مداوم سیاستهای خصمانه و تهدیدآمیز خود را ادامه داد. این تجربه میتواند بهعنوان یک هشدار برای سایر کشورها در نظر گرفته شود که در برابر آمریکا نباید تنها به توافقات ظاهری و موقتی اعتماد کنند، زیرا تاریخ نشان داده که منافع استراتژیک آمریکا همیشه بر پایههای دیگری بنا نهاده شده است و ممکن است حتی بهترین توافقات هم از طرف آمریکا نادیده گرفته شوند.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که سیاستهای آمریکا در قبال قذافی و لیبی در نهایت غیرقابل اعتماد و متناقض بودند و این مسئله بهعنوان یک درس بزرگ برای روابط بینالمللی کشورهای دیگر با ایالات متحده محسوب میشود.
در جیبی مگز بخوانید :
تأثیر سخنرانی ترامپ بر قیمت دلار: نوسانات و پیشبینیها
قیمت تتر بعد از مذاکره ایران و آمریکا: نوسانات ارز دیجیتال تتر پس از صحبت ترامپ
تأثیر مذاکره ایران و آمریکا بر قیمت دلار در 19 فروردین | افزایش یا کاهش؟