نقد و بررسی فیلم آپاراتچی؛ عشق، خاطره و جادوی تصویر
آپاراتچی فیلم ایرانی به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، نویسندگی حسین ترابنژاد و احسان لطفیان و تهیهکنندگی سجاد نصراللهینسب محصول سال ۱۴۰۲ میباشد. این فیلم در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد. داستان این فیلم برداشتی آزاد از رمانی با همین نام نوشته روحالله رشیدی است و دلبستگیهای یک نقاش ساختمان عاشق سینما را روایت میکند که در تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است.
خلاصه داستان
جلیل، نقاشی جوان و بیسواد اما شیفته سینما، پس از ساخت چند فیلم کوتاه با دوربین سوپر ۸، تصمیم میگیرد فیلمی سینمایی درباره زندگی قاضی نوری، یکی از شخصیتهای برجسته شهر، بسازد. او با همراهی دوستانش و علیرغم مخالفتهای پدرش، حیدر، که سینما را «منجلاب» میداند، در پی تحقق این رؤیاست. داستان فیلم در بستر رویدادهای اجتماعی دهه ۶۰، از جمله جنگ تحمیلی و ترورها، جریان دارد.
بازیگران و عوامل
در فیلم آپاراتچی، تورج الوند در نقش جلیل، فاطمه مسعودیفر، رضا ناجی، هومن برقنورد و بهنام تشکر به ایفای نقش پرداختهاند. فیلمنامه این اثر توسط حسین ترابنژاد و احسان لطفیان، با اقتباس آزاد از کتاب «آپاراتچی» نوشته روحالله رشیدی، نگاشته شده است. این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره، بنیاد سینمایی فارابی و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه» است.
نقد و بررسی فیلم آپاراتچی
فیلم آپاراتچی با لحنی شیرین و خودمانی، به بازخوانی دهه ۶۰ میپردازد. قهرمان فیلم در دل هیاهوهای آن دوران، به دنبال معشوق خود، سینماست و برای رسیدن به این عشق، به هر روشی متوسل میشود تا خانواده، جامعه و حاکمیت این عشق را به رسمیت بشناسند. این فیلم با ارجاعات دقیق به سینمای ایران و جهان، بدون افتادن در ورطه نوستالژیپروری، توانسته است مخاطب را تا پایان همراه نگه دارد.
با این حال، برخی منتقدان بر این باورند که فیلم آپاراتچی در خلق موقعیتهای کمدی، به کلیشهها متوسل شده و نتوانسته است از پتانسیل داستان واقعی و شخصیتهای حقیقی بهرهبرداری کامل کند. این امر ممکن است باعث شود فیلم در حد یک تلهفیلم باقی بماند و از ظرفیتهای سینمایی فراتر نرود.
فیلمی با موقعیتهای کمدی کلیشهای
«آپاراتچی» دقیقا یکی از همین کمدیهاست که در کمال تعجب برای اکران نوروزی انتخاب شد و با پایان یافتن تعطیلات به فروشی پائین دست پیدا کرد.
اما چرا «آپاراتچی» را فیلمی ضعیف قلمداد میکنیم و نمیتوانیم آن را برای سینما اثری شاخص و درخور به حساب بیاوریم؟ چون این فیلم از موقعیتهای کمدی به شدت کلیشهای، که مشابهش را بارها در فیلم و سریالهای دیگر دیدهایم تبعیت میکند و فیلمساز به هیچ عنوان به خودش جسارتِ ایدهپردازی نداده است.
فیلم از همان سکانس آغازین با موقعیتهای مصنوعی و بالماسکه شروع میشود و ضعف فیلم در کارگردانی و فیلمنامه خیلی زود خودش را نشان میدهد.
بااینکه قربانعلی طاهرفر، داستان فیلمش را با اقتباس از کتاب و بر اساس شخصیتی حقیقی ساخته است، اما به هیچ عنوان نتوانسته از این امتیاز بزرگ برای فیلمش استفاده کند و آن را کاملا حیف کرده است.
بدون ایده و خلاقیت در فیلمسازی
اینکه جوانی کارگر و نقاش ساختمان عشق به سینما دارد و با مرارت و تلاش زیاد به دنبال فیلمسازی است، سوژهای جذاب برای ساختن فیلم را در دل خودش دارد، اما نکته اصلی دقیقا در همین جاست که فیلمساز چگونه میخواهد این موقعیتها را نشان دهد. از اینجا به بعد همه چیز به خلاقیت، مهارت و استعداد فیلمساز بستگی دارد تا این سوژه را به طلا تبدیل کند یا به مس.
طاهرفر که «آپاراتچی» نخستین فیلم سینماییاش به شمار میرود نتوانسته از این فرصت بزرگ به درستی به نفع خود و فیلمش استفاده کند. «آپاراتچی» از شروع تا پایان درگیر موقعیتهای کلیشهای برای ساختن لحظههای کمدی میشود موقعیتهای طنزی که خلق میکند، فاقد جذابیتهای سینمایی است.
مخالفت کردنهای پدر با پسر فیلمسازش که با بازی بد و تکراری رضا ناجی تکمیل میشود، نمونههایی از همین موقعیتها هستند. از این بدتر و کلیشهایتر، اضافه شدن یک فرد شرور و خلافکار به گروهی مثبت و سالم، کلیشهایترین ایده برای خلق کمدی است.
حتی شوخیهای اضافه شده به این سکانسها هم قدیمی و ضعیف است و نمیتواند از تماشاگرش خنده بگیرد. بازیِ تکراری هومن برقنورد و بهنام تشکر ما را یاد بازیهای این بازیگران در فیلمهای دیگرشان میاندازد و قرار نیست چیزی به فیلم اضافه کند.
پیامها و مفاهیم
فیلم آپاراتچی به زیبایی نشان میدهد که چگونه عشق به هنر میتواند موانع را پشت سر بگذارد و حتی در مواجهه با مخالفتهای خانوادگی و اجتماعی، راه خود را پیدا کند. این فیلم ادای دینی به سینما و سینماگران مردمی است که با حداقل امکانات، حداکثر تلاش را برای زنده نگه داشتن هنر هفتم انجام میدهند.
نتیجهگیری
فیلم آپاراتچی با روایت داستانی ساده اما تأثیرگذار، توانسته است تصویری واقعی از تلاشهای عاشقان سینما در دهه ۶۰ ارائه دهد. این فیلم با ترکیب درام و کمدی، مخاطب را به سفری در گذشته میبرد و عشق، خاطره و جادوی تصویر را به زیبایی به نمایش میگذارد. در عین حال فیلم آپاراتچی میتوانست به عنوان فیلمی بیوگرافی و کمدی، به فیلمی موفق در سینمای ایران تبدیل شود، ولی کارگردان و فیلنامهنویسانش این سوژه را از دست دادهاند.
همچنان میتوانید 10 فیلم برتر سینمای ایران را با زدن بر روی متن مطالعه کنید .